محل تبلیغات شما
 

ماهی قرمز کوچک روی بند رختی سرسره بازی می کرد . وقتی که آب بالا می آمد نفسش می گرفت . کارش شده بود سواری گرفتن از گربه ی باغچه ای که جای دفن فضولات انسانی است . پس یک روز کفش دوزک به نشانه ی اعتراض اعمال خبیثانه ی ماهی، بند رخت را برید . وقتی ماهی قرمز برای سرسره بازی آمد دید که بند رخت سر جای خودش نیست . پس مجبورشد که پا روی زمین بگذارد . وقتی به زمین رسید ، یکباره غرش مرگباری به صدا در آمد . زمین از هم باز شد و بعد ماهی قرمز را بلعید . کفش دوزک با خوشحالی مرگ ماهی ِ قرمز کوچک را جشن گرفت و به رقص و پایکوبی پرداخت . برای اینکه به خود بابت این اقبال خوبش جایزه دهد ، بند رخت را دوباره به هم گره زد رویش شروع به سرسره بازی کرد .

 

This is the way they act and do

when you quit smoking and want to say some thing about your thoughts

دنیا جایی است برای فضولات انسانی

قرمز ,ماهی ,بند ,آمد ,زمین ,بازی ,سرسره بازی ,ماهی قرمز ,بند رخت ,رخت را ,کفش دوزک

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کار آفرینی دستگاه قالیشویی | دستگاه قطعه شویی " فرهنگ واژگان تبری "